هم شاگردی کلاس403 |
|||
جمعه 5 فروردين 1390برچسب:, :: 18:51 :: نويسنده : شیدا
يارو نشسته بوده پشت بنز آخرين سيستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان ميرفته، يهو ميبينه يه موتور گازي ازش جلو زد! طرف كم مياره، راهنما ميزنه كنار به موتوريه هم علامت ميده بزنه كنار.خلاصه دوتايي واميستن كنار اتوبان، يارو پياده ميشه، ميره جلو موتوريه، ميگه: آقا تو خدايي! من مخلصتم، فقط بگو چطور با اين موتور گازي كل مارو خوابوندي؟!موتوريه با رنگ پريده، نفس زنان ميگه: والله ... داداش.... خدا پدرت رو بيامرزه که واستادي... آخه كش شلوارم گير كرده به آينه بغلت !!!! نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
![]() |
|||
![]() |